طنز کارناوالی و بازتاب آن در داستان‏های بهرام صادقی

Authors

غلامرضا پیروز

مرضیه حقیقی

abstract

کارناوال  (carnival)یکی از زمینه‏های ایجاد کلام چندآوا در نظریۀ منطق گفت وگویی میخاییل باختین است. کارناوال که برآمده از جشن‏های توده‏ای مردم در سده‏های میانه است، در کلام، با مؤلفه‏هایی نظیر طنز، تمسخر و شوخی، نفی ارزش‏های حاکم بر جامعه، آمیختگی مرگ و زندگی، توجه به جسم و لذت‏های جسمانی، انتقادهای اجتماعی و به طور کلی، با هر آنچه به رویاروییِ گفتمان توده‏ای و غیررسمی با گفتمان رسمی و غالب راه می‏برد، نشان داده می‏شود. باختین، این نظریه را در تقابل با تک‏آوایی، شادی‏ستیزی و جزم‏اندیشی رژیم استالین مطرح کرد. نکته‏ای که این پژوهش بر آن تأکید دارد کاربست ویژۀ نظریۀ منطق گفت وگویی، به ویژه کارناوال، در تاریک‏ترین و پراختناق‏ترین ادوار تاریخ است. برای این منظور، بهرام صادقی، در جایگاه یکی از برجسته‏ترین طنزپردازان معاصر فارسی که در دورۀ سیاهِ پس از شکست کودتای 28 مرداد 1332 به نگارش آثار طنزآمیز خود پرداخت، مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش درصدد پاسخ‏گویی به این پرسش بوده است که طنز موجود در داستان‏های صادقی تا چه میزان با مؤلفه ‏های سخن کارناوالی هم‏خوانی دارد و زمینه‏های گرایش به چنین شیوه‏ای چه بوده است؟ دستاورد پژوهش حاکی از آن است که طنز موجود در آثار صادقی با بسیاری از مؤلفه ‏های سخن کارناوالی نظیرِ مرگ‏اندیشی و آمیختگی مرگ و زندگی، نفی معاداندیشی و توجه به ابعاد جسمانی حیات انسانی، نفی ارزش‏های حاکم بر جامعه، انتقادهای اجتماعی و غیره هم‏سوست. از این رو، فضایی چندصدا و گفت وگوگرا بر آن حکم‏فرماست که در تقابل با عصر سیاه و پرخفقان بعد از کودتا قرار می‏گیرد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

مشخصه‌های ادبیات گوتیک در ملکوت بهرام صادقی

گوتیک نام یک ژانر ادبی است که در دهۀ 1760 تا 1820 به وجود آمد و هنوز هم به اشکال گوناگون دیده می‌شود. اصطلاح "گوتیک"، در اصل، مربوط به معماری است اما رمان گوتیک یک تغییر عمده در ذوق و گرایش‌های روحی عصر را نشان می‌دهد. در داستان‌هاى گوتیک نویسنده ذهن شما را با رمز و راز، دهشت و حیرتِ آمیخته به اضطراب مشغول می‌کند و از فضایى تخیلى و مالیخولیایى برخوردار می‌کند که به لحاظ ساختارى قابلیت آن را دارن...

full text

سفر قهرمانی کهن‌الگویی در ملکوت بهرام صادقی

نقد کهن‌الگویی از نظریه‌های مدرن نقد ادبی و مبتنی بر نقد روان‌شناختی است که براساس آرای یونگ بنا شده است. در این نوع نقد، ضمن مطالعه و بررسی کهن‌الگوهای یک اثر، چگونگی جذب آن‌ها توسط ذهن خالق اثر نشان داده می‌شود. برپایۀ این مطالعات، سفر قهرمانی برای رسیدن به کمال فردیّت با تکیه بر حضور کهن‌الگوها در زندگی هر فرد میسر است. هدف پژوهشگر، بررسی رمان ملکوت نوشتۀ بهرام صادقی از منظر نقد کهن‌الگویی با...

full text

تبلورشیطان اسطوره‌ای در ملکوت بهرام صادقی

«شیطان» همواره در قصه‌ها،داستان‌ها،اسطوره‌هاوادیان نماد کامل شر در مقابل خیر است و در آفرینش آثار ادبی گذشته و حال سهم بسزایی داشته است. این نماد در ادبیات داستانی معاصر نیز در چند رمان و داستان معروف تبلور یافته است؛ از جمله شخصیت اصلی داستان بلند ملکوت اثر بهرام صادقی، مبتنی بر این نماد پرداخته شده است. اعمال دکتر حاتم و شخصیت پلید او در این داستان، به‌وضوحویژگی‌های برجسته شیطان را نمودار ساخ...

full text

بازتاب عناصراقلیمی در داستانهای روستایی امین فقیری

مطالعه در حوزة عناصر اقلیمی و محیطی در ادبیّات‌ به شاخة جدیدی در تحقیقات ادبی مربوط     می‌شود که از آن به عنوان نقد زیست محیطی (ecocritism) یاد می‌کنند . تفاوت در خاستگاه‌های اقلیمی، باعث ایجاد تمایزات سبکی و فکری و ادبی در آثار نویسندگان می‌شود. رنگ محلّی در داستان‌های روستایی امین فقیری دنیایی است برگرفته از نگاه نویسنده به محیط اطرافش که اثر او را از اصالتی بومی برخوردار می‌سازد. وی یکی از نو...

full text

تبلورشیطان اسطوره ای در ملکوت بهرام صادقی

«شیطان» همواره در قصه ها،داستان ها،اسطوره هاوادیان نماد کامل شر در مقابل خیر است و در آفرینش آثار ادبی گذشته و حال سهم بسزایی داشته است. این نماد در ادبیات داستانی معاصر نیز در چند رمان و داستان معروف تبلور یافته است؛ از جمله شخصیت اصلی داستان بلند ملکوت اثر بهرام صادقی، مبتنی بر این نماد پرداخته شده است. اعمال دکتر حاتم و شخصیت پلید او در این داستان، به وضوحویژگی های برجسته شیطان را نمودار ساخ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
جامعه شناسی هنر و ادبیات

Publisher: دانشکده علوم اجتماعی

ISSN

volume 6

issue 1 2015

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023